سرمربی منچستر یونایتد از نگاه سرمربی اسبق لیورپول؛ دانستن کافی نیست!

به گزارش اهل ورزش، گراهام سونس، سرمربی اسبق لیورپول و ستون نویس دیلی میل ورزشی می نویسد؛ عملکرد روبن آموریم در منچستریونایتد قابل دفاع نیست، این را همه میدانند. با این حال، هرچند ممکن است عجیب به نظر برسد، من هنوز معتقدم باشگاه باید به او زمان بدهد.
بهتر است خودتان این نوشته جذاب گراهام سونس را بخوانید؛
من از او خوشم میآید—منطقی حرف میزند، متین است، شخصیتی صادق و محترم دارد و بهنظر میرسد که دقیقاً میداند چه میخواهد. اما همیشه دانستن کافی نیست. اوضاع همیشه طبق برنامه پیش نمیرود، و در این مدت کوتاه، شرایط به سودش نبوده. این تابستان، به تمام کمکی که بتواند بگیرد نیاز خواهد داشت.
بازیکنان یونایتد هم، بعد از باخت دیگری که چهارشنبهشب رقم خورد، مثل همیشه استادانه دست به کار شدند—تشویق هواداران، گفتن جملات زیبا، ابراز پشیمانی.
ولی هواداران دیگر فریب این کلمات توخالی را نمیخورند. شنیدن دوباره و دوبارهی همان عذرخواهیهای بیاثر، باید خستهکننده و حتی آزاردهنده شده باشد.
و حالا، آلخاندرو گارناچو از اینکه فقط بیست دقیقه در فینال بازی کرده، اشک میریزد. برادرش هم در فضای مجازی میگوید «او را زیر اتوبوس انداختهاند» و تهدید میکند که درباره آیندهاش تجدید نظر خواهد کرد…
اولاً، اگر باشگاهها صف کشیده باشند برای جذبش، واقعاً متعجب خواهم شد.
ثانیاً، به او توصیه میکنم آن موی نقرهای مسخره را کوتاه کند، ادا و اطوارهای نمایشیاش را کنار بگذارد و با نگاهی جدی به خودش در آینه نگاه کند.
قبل از آنکه دوباره گریه کند، باید از خودش بپرسد واقعاً میخواهد چه کسی باشد.
مشکل اینجاست: همهچیز بیشازحد زود به او داده شده، و او هنوز ظرفیتش را ندارد.
گارناچو استعداد دارد، شک نیست. اما تا زمانی که ذهنیتش را عوض نکند و سختتر کار نکند، فقط در یکی از ده پلهی موفقیت میماند.
هنوز راه زیادی تا تبدیل شدن به یک بازیکن واقعی دارد. پیش از او، خیلیها مثل او بودند—و خیلیهایشان رفتند و فراموش شدند.
برای آموریم تابستان زمانی برای فکر کردن است.
نکتهای که میپسندم این است که مسئولیتپذیر است. به جای آنکه تقصیر را گردن بازیکنان یا مدیریت بیندازد، خودش را بخشی از مشکل میداند. صادق بوده، بیتقصیرنمایی نکرده.
اما باید از خود بپرسد: آیا اصرار بر سیستمی که بازیکنان با آن راحت نیستند، عملاً به بازیکنان ضعیفتر بهانه نمیدهد که بگویند «مشکل از من نیست، از سیستم است»؟
اشاره به سیستم و سرمربی، دقیقاً همان نقابی است که بازیکنانی با شخصیت ضعیف پشتش پنهان میشوند تا از بار فصلی فاجعهبار شانه خالی کنند. و همین، ریشهی وضعیتی است که یونایتد امروز در آن گیر کرده است.
این فصل، فصلی واقعاً بد برای منچستریونایتد بوده. و زمان زیادی برای آموریم باقی نمانده که ورق را برگرداند.
در مورد تاتنهام، پیشبینی تصمیمهای دنیل لیوی هرگز کار سادهای نبوده.
در ۲۴ سال ریاستش، فقط دو جام برده؛ این خودش گویای کیفیت تصمیمگیریهایش است.
الان که تاتنهام در ردهی هفدهم جدول است، بهاحتمال زیاد دارد گزینهها را بررسی میکند و با نمایندگان مذاکره میکند تا شاید جایگزینی برای آنژه پستکوغلو پیدا کند—همان کسی که لیوی، بیرحمانه، ژوزه مورینیو را چند روز مانده به فینال جام اتحادیه قربانیاش کرد.
منطقی است بگوییم که تاتنهام با قهرمانی در یک رقابت اروپایی، صعود به لیگ قهرمانان، و تضمین ۱۰۰ میلیون پوند درآمد، موفق ظاهر شده.
ولی سنجش واقعی برای باشگاهی مثل تاتنهام، لیگ داخلی است—و در این زمینه، کاملاً ناکام بودهاند.
بارها گفتهام: هر کسی ممکن است روزی خوششانس باشد و جامی ببرد.
اگر برگردید به بازی نوامبر در استانبول، مقابل گالاتاسرای—تیم سابق من—تاتنهام واقعاً خوششانس بود که فقط ۳-۲ باخت.
آن شب، بهراحتی میتوانستند با اختلافی دورقمی شکست بخورند. این اغراق نیست: گالاتاسرای ۲۸ بار به سمت دروازهی آنها شلیک کرد.
و از همان شب ترکیه، فصل تاتنهام فقط سقوط کرده، پلهپله، روزبهروز بدتر.
من تصمیم گرفتم فینال لیگ اروپا را زنده تماشا نکنم، و به نظر میرسد تصمیم درستی بوده.
بازیای متوسط، در بهترین حالت، میان دو تیم متوسط، که با گلی اتفاقی تمام شد.
این حقیقت است.
تاتنهام در جام، شانس آورد. اما در جایی که مهم است—لیگ برتر—عملکردی بسیار پایینتر از حد انتظار داشته.
در اعماق ذهنش، دنیل لیوی این را میداند.
هفتهها پیش گفتم که آیندهی آنژه روشن نیست—و حالا فقط باید منتظر بود و دید چه خواهد شد.
منبع: خبر-ورزشی